رسم شیدایی
با مامانم دعوام شده ... نمیدانم.... خدایـــــــــــا :کم آورده ام ، دقت کردین برای اوقات مختلف روز چه اصطلاحات قشنگی داریم؟ طرف بهم پی ام داده : " من خیلی هـــــاتــــم !!! " خو ینی چی...!؟ ینی گرمشه؟؟؟؟ فوتش کنم من ؟؟؟؟ :| دوست دارم تنها باشم
رفتم سر گوشیش میبینم شماره مو پاک کرده ..!
:|
از کی و کجا دیگر در دل نیافتمت معبودم
نفهمیدم....
تا تو رفتی حال من اینچنین شد..!!!
یا انبوه گناهانم لیاقت همصحبتی ات را از من گرفت و تو را کوچ داد ؟
هر چه هست دلم برایت تنگ است همیشه
هر چه کردم همه نافرمانی بود
هر چه خواستم همه در مقابلت بود
منجنیق گناه ا پرت کرد مرا
میان آتشی که همه اش سوختن در حسرت نداشتن توست
از کجا راه من بیراهه شد؟
چه شد که این همه دووور افتادم از آغوش مهربانت.
دیر زمانیست شرم حضور دارم
آخر تو را با دل و زبان ناپاک خواندن جسارت میخواهد...چه کنم!!
با چه رویی بخوانمت بی همتای من
وقتی تو خیر و نیکی دادی
و من هر چه موجب رنجشت شد مرتکب شدم؟
میسوزد دلم....
میبینی این امانت لطیف و نورانی را در ظرف بی ایمانیم چه بد شکل دادم؟
نمیدانم اگر لحظه ای دیگر از من بخواهی اش با چه رویی به تو باز گردانمش زیبای من!
ای که بخشش و مهربانیت لایتناهیست
غفلتم را بر من ببخش
در این کوره راهی که خود ساختم دلم را به نورت روشن کن
صبری که داده بودی تمام شد ،
ولی دردم همچنان باقیست !!!
بدهکار قلبم شده ام ،
میدانم شرمنده ام نمیکنی؛
باز هم صبـــــــر میخواهم
کله سحر
لنگه ظهر
تنگه غروب
بوق سگ
خروس خون
خوبه نمی گیم لنگ سحر!!
اگر سرش فریاد کشیدم ؛
به جای اینکه با مشت به دهانم بزند ،
با انگشتان مهربانش نوازشم می کند ....
و می گوید : میدانم جز من کسی نداری ... !!! ♥
از جایی می افتند ....
از لبه ی پرتگاه ،
از پا !
از نفس ....
... ازاین ور بوم ؛
از دماغ فیل !
از چاله به چاه ....
از عرش به فرش ،
از چشم ...
ازچشم ...
از چشم ... !!!:(
بهش گفتم برو کولر روشن کن :D
و خر درون
و کرم درون
یه عدد سگ درون هم داریم !
که بعضی اوقات به دنبال پاچه می گرده...
با خیالی ؛ خالی از با تو بودن ها
دوست دارم به یاد آن روزهای گذشته
در خلوتی
کنج آرام این اتاق خالی
به یاد آن روزگاران
خاطراتم را یاد کنم